نتایج جستجو برای عبارت :

روضه اصغر

روضه اصحاب چیست؟ نویسنده: سیدعلی اصغر علوی انتشارات: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق
روضه اصحاب چیست؟ : روضه اصحاب روضه غربت امام بود. امامت را غریب نگذاری…
 
روضه اصحاب چیست؟نویسنده: سیدعلی اصغر علویانتشارات: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق
معرفی:
هر کسی که بر زمین می افتاد حسین فاطمه شتابان خودش را بالای سر او می رساند. روضه اصحاب روضه غربت امام بود. امامت را غریب نگذاری…
بریده کتاب:
درروز عاشورا عده ای ازقبل صحنه ها را تخمین نزده بودند و
دل با معرفت یعنی بفهمی درد مولا رابدانی علت غیبت چه صغری و چه کبری رادل با معرفت یعنی سراپا وقف دین باشیبسوزی پای این مکتب، بفهمی حرف زهرا راشهید بی نشان باشی دو تکه استخوان باشیبه راه او دهی جان و سر و دست و تن و پا رارسیده یک شهید اینجا، شب شش ماهه مولاتو امشب روضه خوانی کن، بخوان تو روضه ما رالب اصغر به هم خورد و دعای مادرش این بودعمو می آورد حتماً تمام آب دریا را

با تغییرات
دل با معرفت یعنی بفهمی درد مولا رابدانی علت غیبت چه صغری و چه کبری ر
بسم الله الرحمن الرحیم ...
من ناامید نشدم از در خونتون آقا ، به ۲۴ ساعت نکشید مجوز جور شد ... چیکار میکنید با دلمون آقا ؟
کسی که دوس داره بچه داشته باشه ، کسی که عاشق بچه ست ، روضه ی علی اصغر چه میکنه باهاش؟ این روضه منو میکشه آخر... آخ فقط برسم به کربلات... اینو گوش بدم تو کربلات آقا ...
دریافتحجم: 3.34 مگابایت 
چند روز به روضه مونده و هزینه کمی برای برگزاری روضه داریم 
ولی من و همسرم دوست داریم روضه مادرمون  به خوبی و باتشریفات برگزار بشه ..
آقا محمد با نگرانی بهم گفت:دوست دارم روضه امسال مثل پارسال با تشریفات برگزار بشه . بهش گفتم فکر می کنی پارسال هزینه روضه را تو دادی یا خود مادرمون . گفت  این حرفتا می دونم  ولی... 
ولی نداره خوده مادرمون  شخص می کنه روضمون چه طور برگزار بشه ،
من باور دارم که میزبان این مهمانی حضرت زهراست . و ما  افتخلر نوکری پیدا کر
سایت مجله نیویورک‌تایمز با انتشار عکس اصغر فرهادی اعلام کرد که فیلم «همه می‌دانند» آخرین ساخته این فیلمساز برنده اسکار در ماه فوریه در سینماهای امریکا به نمایش در خواهد آمد. اصغر فرهادی پیش از این دانلود همه می‌دانند را برای ایرانیان داخل مجاز دانست. 

ادامه مطلب
بی برنامه ی قبلی ( مثل اکثر موارد)  قسمت شد برویم روضه. اول مجلس که صدای دلنواز مداح که حدیث کساء را می خواند، دلم را برا توی سحر ماه رمضان.
روضه خوان روضه می خواند.
روضه ی نیمه شب سختی که بر امیرِجان ها گذشته.
روضه ی لحظه ای که حضرت سجاد، روی قطعه خاک مقدسی نوشت، هذا قبر حسین.
تمام این روزهایی که داغ سردار را توی دلم کنار فرزندم می پرورانم،به این فکر می کنم که غربتتان را اصلا نمیتوانم تصور کنم.نه.نمیشود آن همه غربت را تصور کرد.دلم پر می کشد برای ک
مقتل میں فغاں کرتی تھی یہ فاطمہ زہرا
اصغر مرا چھوٹا ہے ترا تیر بڑا ہے
اے حرملہ تو رحم ذرا کر لے خدارا
اصغر مرا چھوٹا ہے ترا تیر بڑا ہے

چھ ماہ کا بچہ کہاں اور تجھسا کہاں مرد
ہوتا ہے تجھے دیکھ کے سینے مین مرے درد
لگتا ہیکہ پھٹ جائے گا اب مرا کلیجہ
اصغر مرا چھوٹا ہے ترا تیر بڑا ہے
اے حرملہ بس اس کو تو مہلت دے ذرا سی
کچھ دیر میں یہ پیاس سے مر جائے گا خود ہی
اصغر نے کئ روز سے پانی نہیں پایا
اصغر مرا چھوٹا ہے ترا تیر بڑا ہے
: تو اس کی ذرا چھوٹی سی گردن پہ نظ
سلام 
امروز بعد مدت ها رفتم چهار شنبه بازار . و بعد مدت ها غذا درست کردم ولی آخرش یادم اومد تو عدش پلو روغن نکرده بودم . مهمون هم داشتم :)
امروز مهمونمون خونه رو دسته گل کرد که از فردا سه روز روضه داریم . (همچین مهمون دار هایی هستیم ما ) 
اربعین امسال شنبه است و روضه ما پنج شنبه جمعه شنبه . فکر کنم همه برن روستاهاشون . به روضه خون گفتم یه وقت اومدی دیدی منم و خودت بهت برنخوره . برا تبرک شدن خونه جدید روضه گرفتیم و آروم شدن دل خودمون از نبودن در کربلا ر
با عجله بهم زنگ زد ،وسط مراسم آغاز مدرسه ی پسرش بود....
تو اون شلوغی می‌گفت امشب بیا خونمون مراسم و روضه خوانی داریم....
گفتم چقدر یهویی و بی مقدمه...
گفت نمی‌دونم چرا یهو به دلم افتاد روضه بگیرم ...
*******
شب هفت امام بود و من وسط یه روضه ی یهویی
دلم می‌لرزید همه ش ،حتی وقتی چای می ریختم توی استکانها....
یهو اشک هجوم می آورد به چشمام....
من امسال سر این که سرگرم اومدن بابا مامان بودیم هیچی از محرم نفهمیدم....
به زنداداشم می گفتم من همیشه محرم که میشد آپدی
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
این جهاد اصغر اون جهاد اصغر نیست منظورم جهاد سبکتر با رنج کمتر هست
هوالجمیل
روضه اصغر
بیا ای مادر  بی صبر و تابش
که اصغر آمده همراه بابش
برایش ذکر لالائی بگوئید
که او در بستر خون برده خوابش
ز فرط تشنگی غش کرد، اما
ندادند اشقیا ، یک قطره آبش
به جای آب ، در اوج قساوت
لعینی داد با تیری جوابش
رباب از دیدن او آنچنان سوخت
که شد آتشفشان روح مذابش
خدا در روضه اصغر نهاده
کرامتهای  بی حد و حسابش
خدا داده به او اذن شفاعت
برای عاشقان دل کبابش
 الهی قاتل اصغر بسوزد
خدا افزون کند هر دم عذابش
والسلام - ملتمس دعا
محمد حسین ص
یا حـ سـ یـ ـن
 
ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای؟
مگر اینگونه که ماتی تو شه انداخته ای...؟
 
نیر تبریزی
 
 
این بیت روضه همیشگی ایت الله حاج آقا فاطمی نیا ست در روز عاشورا. همین تک بیت با مقدمه و توضیحات مختصری از آرزوی شهریار که ای کاش همه اشعارش را نمی داشت و به جای آن همین تک بیت برای او می بود. آدم که لطیف می شود دیگر نیازی به توصیفات و روضه های سهمگین نیست... گاهی همین تک بیت تکراری مردم را دیوانه می کند...
خدا ان شا الله سلامتش بدارد. می گو
اصغر آقا نون‌فروشی داره. نون‌های اصغر آقا رو می‌شه به دو دسته‌ی کلی تقسیم کرد. نون‌های دیروز و نون‌های امروز. مشتری‌ها همیشه نون تازه می‌خوان‌ ولی اصغر آقا همیشه باید اول نون‌هایی که از دیروز واسه‌ش مونده رو بفروشه و بعد بره سراغ نون‌هایی که نونوا امروز واسه‌ش آورده. اصغر آقا خیلی تلاش کرده کاری کنه نونی که امروز می‌خره، همین امروز فروش بره ولی چنین چیزی بنا به شرایط کاری اصغر آقا، عملی نیست و همیشه یه سری نون از نون‌های دیروز باقی

⚡️کوتاه‌نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره :
صبح جمعه، وقتی مجلس روضه در خانه برگزار می‌شد، همان جلوی در می‌نشست.
هرکس وارد می‌شد، جلوی پای او می‌ایستاد و با خوشرویی از او  استقبال می‌کرد؛ فرقی نداشت چه کسی باشد.
اگر کودک بود، برایش دعایی می‌خواند و نوازشش می‌کرد.
گاه می‌گفت روضۀ علی‌اصغر علیه‌السلام بخوانند.
یک روز جمعه، در بین روضه در باز شد،
آقا برخاست و دست بر سینه، احترام گذاشت.
نگاه که کردم کسی را ندیدم!
ت
با چه حالی رسانده ام خود رابه محرم به بزم یا زهراالسلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا مولا
در فراق امام خوبی ها
پای روضه همیشه بی تابم
روز روشن تو را نمی بینم
در فراقت چگونه می خوابم
گریه با من نبود می مردم
اشک روضه مرا نجاتم داد
اربعین سال قبل آقا
اشک روضه مرا براتم داد
شب اول بیا و طوفان کن
بعد سقا چگونه بلوا شد
با زبان رقیه می خوانی
سر یک گوشواره دعوا شد
...
دختر حرمله چه مغرور است
به من از روی بام دف تکان می داد
او خبردار شده یتیم شدم
پدرش را به
علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بسته‌اند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایه‌ای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین(
سال‌ها می‌گذرد و طعم خوش روضه همچنان پای دندانم است. به همین خاطر محرم را دوست دارم و مرور خاطراتش را بر خیلی از چیزها ترجیح می‌دهم.»
کتاب حاوی قصه‌هایی از خاطرات اصحاب روضه است که سه فصل دارد. فصل اول درباره خدای تعالی و حضرات معصومین، فصل دوم درباره عالمان دینی و فصل سوم درباره شهدا، پیر غلامان و هنرمندان است.
از فکر درباره اینکه اون بنده خدا گفت شما خیلی عجیب و غریبید چون گفتم خواب ابوعلی جبائی و ابولحسن اشعری دیدم پرت شدم به این قسمت روضه که: مگه یادم میره من بودم و یه دل مضطر...
قبلاً فلسفه و عرفان رو خیلی دوست داشتم به مثال علاقه طفل به پستان مادر ولی انسان که بخواد رشد باید علایقش هم رشد کنه که شاید چون رشد می‌کنه، علایقش رشد می‌کنه و یا بالعکس که حرفی در این نداریم.
الان می‌خوام روضه‌خوان بشم و اینکه تو روضه کارم تموم بشه، همین.
بگذریم آقا..‌‌
حاج حسن ،گوشه آبدار خانه هیئت دست بر پیشانی بلند و پینه بسته اش می کوبد و با خودش  زمزمه میکند:
(توی هیئت پیر شدم آقا..از روضه ت سیر نشدم آقا)
 
چندسالی هست که تو اینستا منتظرم تا یک متن بگذارد و ساعت ها بخوانمش و هر بار زیر یک جمله اش خط بکشم.من بهش
میگم دکی طلبه.یک آدم ساده و اونقدر خودمانی که نه شبیه دکترها هست با اون رورپوش سفید و من میدانم هایش،نه شبیه
طلبه هاست با کلی کتاب زیر بغل و سری پایین که هر لحظه با خودت میگویی الان مستقیم میرود توی دی
نه از سر لجاجت با بقیه نه اما دلم نیست وقتی چیزی را همه تعریف میکنند یا میبینند من هم سراغش بروم... 
البته که این وسط در دین این فیلم کارگردان هم موثر است.. مثلا من هیج وقت فیلم های اصغر فرهادی رو نمیبینم...
ولی امشب دیدم
فروشنده را...
در بهتم...
فارغ از موضوع
فرم کار، متن... نقش‌ها..قاب‌بندی‌ها... تک تک جملات‌.. مه چی درست و در حای خود بود.. از هر نشانه ای به موقع کمک گرفته میشد.. هر صحنه که تمام میشد چالشش در ذهن تازه شروع میشد... 
کسی مثل اصغر فرهادی، ب
یا حـ ـسـ یـ ـن
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عباس من! دیدی اما مانند خواهر ندیدی
 آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه می‌رفت بی یار و یاور ندیدی
 آری در آوردن تیر بی دست از دیده سخت است اما در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی
 حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست آن بهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی
 شد پیش تو نا امیدی، تیر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی
 بر گودی گرم گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور م
مامان بزرگ یه شبکه رادیویی پیدا کرده رادیو محرم ...
صبح که از خواب بیدار میشه ...تلویزیونو میذاره رو حالت رادیو ...
کسی دست به کنترل بزنه با تیر میزنش ...
از صبح تا شب روضه میخونه ...و مامان بزرگ گریه ...مامان گریه ...
من دیگه مهاجرت کردم طبقه بالامون ...
نمیخوام روضه بشنوم خو ...
قصی القلب میکنه ادمو روضه زیادی ...علاوه بر اینکه صدای گریه مردها رو مخمه ....بدجووووور ...۲۴ ساعته روضه بخونه یکی!!! آدم دیوونه میشه خب !
خلاصه اینکه گفتم سرجدتون بیاین اول محرمی یه
 
کاش مداح های روضه ها یاد بگیرند که برای پر شور نشون دادن روضه هاشون الکی اسم مادر یا پدر رو وسط نکشن !!
مثلا میاد میگه :
اونایی که مامانشون پیش شون نیست ! اونایی که نازتون دیگه خریدار نداره ! یه مادر بود نازتون رو میخرید / یه پدر بود میخرید 
الان میفهمین بی مادر و  بی پدر بودن چه دردیه و بهمان و بیسانه :|
یا درد بی مادری و بی پدری رو حس نکردی !! یا خیلی بی رحمی هر بار اشک یه جماعت عزادار
حسین رو به خاطر این مورد نه عزاداری حسینی در میاری !! ( بماند من
روزها، حکم سرداری بود و شب ها حکمِ اصغر قزاق. این بار لباس قزاقی کار سازتر بود. دوسیه برای مردم می دوزند. داغ و درفش و موش و گربه بازی و واق واقِ سگ و پاچه گیری و سر دیفال، مثل شغال روی دو پا می نشست و پَروار می شد. تا خبر رسید. مثل برق و باد. مثل اَلو. تو باغ استانداری باید قزاق ها، مواجب بگیرها و هر چی بود و نبود با زنان شان، سر برهنه بروند. قصابِ قزاق، غیض کرد و زن و بچه شو فرستاد به جایی که دست گرگ نرسه. خودش افتاد به تویِ چاه شغاد! در هولی شَم، تخت
یادم به اون روزایی افتاد که
دنبالت گریه میکردم
که منم باخودت روضه ببری....
حتما علی لای لای هایی که خوندی
و توشکمت بودم
منو عاشقِ روضه و مجلسِ گریه کرد...
الان حسرت همون پابرهنه دنبالت دویدن هارو میخورم...
درست همون لحظه ها که زمین میخوردم
تا منو باخودت ببری...
کاش بودی تا باهم روضه بریم
کاش بودی تا مغرب ها نمازجماعت بریم
کاش بودی سحرهای رمضون خودت بیدارمون کنی
کاش تکرار بشه اون روزا...
#از کودکی_ زمین _خورده ات _شدم_یاحسین
#فاصله های _لعنتی
حضرت علی اصغر، فرزند ابا عبدالله‌ الحسین (ع) و رباب دختر امرء القیس‌بن‌عُدی است. علی در مدینه متولد شد.
علی اصغر؛ باب‌الحوائج کربلابه گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حضرت علی اصغر در سفر حسینی از مدینه به مکه و از مکه به کربلا همراه کاروان بوده است. از سن او در هنگام شهادت حدود یک سال (بیش از نه ماه) گذشته است. وی، باب‌الحوائج کربلاست. حضرت علی اصغر به غربت حسینی لبیک گفت. هنگامی که در میدان کسی نمانده بود و
هزار سال دیگر هم که بگذرد
هزار ضریح مطلا هم که برایت بسازند
ما باز هم برای کهنه پیراهنی که از تو دریغ شد، گریه می‌کنیم.
+مردهای خانه عازم تواند و باز من جاماندم...
+از ما جامانده‌ها چه بر می‌آید جز اینکه دور هم بنشینیم به روضه خوانی و اشک...
+الحمدلله علی کل نعمه
+المستغاث بک یا صاحب الزمان
 
 
هنوز دردها یادم نرفته است.
هنوز روضه‌ی حضرت زهرا که می‌شنوم،
یادم می‌آید به تلخی، که برایم روضه خواندی و
چند روز بعد سیلی تو بر صورتم...
هنوز یادم نرفته است قدرت دست‌هایت را روزها پس از دیگری.
 
 
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
اصغر فرهادی فیلم جدیدش را در شیراز می سازد
فرهادی سال گذشته در گفت‌وگو با خبرنگار لاناسیون وعده داده بود: «آنچه می‌دانم این است که به احتمال زیاد فیلم بعدی‌ام را در ایران مقابل دوربین خواهد رفت».فیلمی که طبق شنیده‌ها در لوکیشن‌های شهر شیراز کلید خواهد خورد. ضمن اینکه گویا حضور بابک کریمی در یکی از نقش‌های اصلی فیلم هم قطعی شده است.
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرشفاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی استگریه بر زهرای مرضی
خادم امام حسین علیه السلام...
▪️مرحوم آقاى همایونى در اوّل محرّم دوازده شب روضه داشتند و روضه شان بسیار با اخلاص و نورانى بود.
▪️مرحوم حضرت آیةالله انصارى رضوان الله علیه تا وقتى در قید حیات بودند در این روضه شرکت میکردند.
▪️ایشان مى گفتند: یک سال نزدیک ایام روضه رفتم روضه خوان را دعوت کنم. منزلشان در کوچه اى بود که در میان آن پیچى قرار داشت. وارد کوچه شدم و از پیچ که عبور کردم دیدم سگ درنده بزرگى نشسته است.
▪️آن سگ معروف بود و آن قدر قوى بود
فیلم همه می‌دانند اصغر فرهادی در حالی که در 8 بخش فستیوال گویا – اسپانیا- نامزد شده بود، هیچ جایزه‌ای را کسب نکرد. با این حال همه می‌دانند قرار است در آمریکا اکران شود.
در این مراسم «قهرمانان» ساخته خاویر فسر جایزه بهترین فیلم این جشنواره را از آن خود کرد.

ادامه مطلب
هو
 
روضه‌ی عاشورای امسال جان‌‌کاه‌تر از تصورم بود. آن‌قدر که نیمی از روضه را از خود بی خود شده بودم و فقط فریاد بود و شیون. آن هم نه فقط من، تمام آن‌هایی که از ابتدای روضه دل داده بودند به سرایش غمبار نوحه‌خوان. امسال همه چیز خیلی روضه‌تر از هر سال بود، همه‌ی روضه‌ها، زمینه‌‌ها، حتی شورها... از همان شب اول که بیش‌تر صلابت است و دلتنگی عزای حسین. امسال که عجیب‌تر از هر سال دل‌ سنگ ما در روضه زیر و رو می‌شد. امسال عصر عاشورا از همیشه جان‌
سلام علیکم
امروز با خواهرم به نیت همراهی با پیاده رو های اربعین از خونشون تا شهدای گمنام نزدیک خونشون پیاده رفتیم و زیارت عاشورا خوندیم و تو راه مداحی گذاشتیم و اومدیم .چند وقتی هست که براشون یادمان درست کردن. فکر کردم به تازگی اومدن . اونجا فهمیدم پنج ساله که اینجان و من بارها از کنارشون رد شدم . شرمنده شدم . انگار باید حتما اون یادمان با سقف طلایی می بود که بیام چون تو مرور ذهنیم میدونستم انگار اینجا هستن
امروز زنگ زدم روضه خون دعوت کنم . هنوز
ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان استروضه نمی خواهی؛ مزارت روضه خوان استگلدسته ات سنگی ست، روی تربت توگنبد نداری...گنبد تو آسمان است
شهادت جانگداز بنیان‌گذار نهضت علمی علوی و شکافنده علوم الهی، حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد. 
 
خاطره ای از سید رضا علیزاده از ذاکرین اهل بیت از شهید مدافع حرم حسین محرابی
: او گفت: یک روز به بهشت رضا رفته بودم در کنار مزار شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی خلوت کرده بودم. شهید حسین محرابی کنارم آمد و دستم را گرفت و گفت بیا. گفتم کجا؟ گفت بیا یک روضه حضرت رقیه(س) برام بخون . گفتم شما برو من میام. یک ربع منتظرم شد تا رفتم پیشش. خانواده شهید محرابی هم اونجا حضور داشتند. کنارش نشستم. گفت برام روضه حضرت رقیه(س) را بخون. گفتم کدوم روضه ایشان را بخونم. گف
تو ذهن من و شاید تو ذهن خیلیای دیگه، اسم آقاجون با چایی روضه گره خورده. انگار این دو تا اسم یه معیت و همراهی خاصی با هم دارن. 
از وقتی یادم میاد - فرقی نمی‌کرد کجای تهران و چه ساعتی از روز و شب - بساط چایی روضه با آقاجون بود. از روضه عارف‌نظر و علامه‌ی مداح تو خیابون ایران و خونه‌ی غنی‌پور تو بهارستان، تا قلهک و نیاوران و کلی جای دیگه، همیشه بساط چای روضه رو آقاجون اداره می‌کرد. 
صبح زود از خونه می‌زد بیرون تا وقتی گریه کنای حضرت میان برای جلس
 
 
﷽.مداح بود.تمام روضه‌ها را از بَر بود.انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش می‌آمد!مخصوصا روضه علی اکبر(ع)مخصوصا اربا اربامخصوصا کمر خمیدهمخصوصا عبا و تن چاک چاک__________.ماشین که منفجر شد، همه مات و مبهوت مانده بودند.همین دو دقیقه‌ی قبل #روح‌الله به رویشان لبخند زده و گفته بود:«اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر شهادت رو روزیم می‌کنه»حالا چطور می‌توانستند باور کنند ماشینی که جلوی چشمانشان می‌سوزد، قتلگاه رفقایشان اس
مراسم عزاداری روضه و سینه زنی شانزدهم شهریور 1398 هیات عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام در حسینه حضرت ابوالفضل علیه السلام مداح: آقای صاحبعلی مقدم زاده و آقای اسماعیل داوری و آقای محمد چاپاری دریافت فایل صوتی شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام
اصغر فرهادی در تدارک ساخت فیلمی تازه
اصغر فرهادی سال گذشته در بخشی از گفت‌وگوی خود با خبرنگار لاناسیون وعده داده بود: «آنچه می دانم این است که به احتمال زیاد فیلم بعدی‌ام را در ایران مقابل دوربین خواهد رفت، برای من بسیار مهم و بهتر بگویم حیاتی است که نه تنها در ایران فیلم بسازم بلکه آن‌ها را در ایران به نمایش بگذارم.»این کارگردان ظاهراً قصد دارد فیلم تازه خود را در ایران بسازد. فیلمی که طبق شنیده ها در لوکیشن‌های شهر شیراز کلید خواهد خورد
 خودش خیلی وقت ها با صدای گرفته هم روضه میخواند فکر این را نمی کرد که ممکن است بگویند چقدر صدایش بد است. می گفت الان وظیفه ام روضه خواندن است حتی با صدای گرفته. آخر روضه هم نصیحت می کرد : "رفیق نکنه جا بمونی! نکنه ارباب تو رو نخره! نکنه روسیاه بشی! اگه نخره آبروت میره." داداش حالا که ارباب تو رو خرید و ما جاموندیم، یه کاری کن آقا مارو هم بخره... امشب شب جمعه که میری پیش ارباب سفارش مارو هم بکن.. بگو آقا ما رو بخره.. شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی
 @
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ فاطمیه اول ۹۸
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی استروضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی استآن قدر نامش بها دارد میان شاعراننام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی استهر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شودحب زهرا، برترین کردار اهل بیتی استمهر زهرا را علی در سینه ی ما ریختهدل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی استاین که بر همسایه می بخشید نان خانه راگوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی استحاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهب
 
به سر سربند یازهرا به دستم بیرق سقا به لب ذکر دعا دارمبه خون دل رفیقانم رهاگشتند وحیرانم هوای کربلا دارمگریه کن عزای تو دل گشته مبتلای توآقای غیرت وادب دلها همه فدای توارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین (2)دل سردم به خون خفته غم عشق ترا گفته ببین از دیده خون بارمشکسته بال و پر ماندم غم عشق ترا خواندم هوای کربلا دارمدلتنگ روضه هات منم عمریه مبتلات منمکاشکی بگن که اربعین راهی کربلا منمارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین (2)دل
ای اهل حرم میر و علم ‌دار نیامد
تصویر با کیفیت از ورودی روضه منوره حرم حضرت ابوالفضل (ع)
این تصویر با فرمت JPEG در سایز 868×1580 پیکسل بصورت فایل فشرده شده قرار داده شده است.قابل ذکر است این تصویر با کیفیت مناسب قرار گرفتن به عنوان پس زمینه کامپیوتر شما مى باشد.
سایز : 577 کیلوبایت

دانلود تصویر با کیفیت از ورودی روضه منوره حرم حضرت ابوالفضل (ع)
من عمه هستم تو بابا محرم محسن ربانی بوستان کتاب قم
من عمه هستم تو بابا : روایت کربلا از زبان حضرت رقیه(س) خطاب به علی اصغر
من عمه هستم تو بابا : محسن ربانی، بوستان کتاب قم
معرفی:
اینبار کربلا را از زاویه نگاه دختر امام بخوانیماین کتاب را قلباً دوست دارم خیلی زیاد…از زبان حضرت رقیه (س) خطاب به حضرت علی اصغر است که در دنیای کودکانه خود از ابتدای همراهی بابا تا شهادت حضرت را روایت می‌کند و این جمله زیبا که : رابطه من و تو مثل رابطه عمه زینب و باباست
 
"مشاور ارشد"علی اصغر جلایی خالدی⭐️بیش از هزاران مشاوره موفق بدون ورزش و رژیمارسال سریع به کل کشورجهت مشاوره رایگان به آدرس اینستاگرام mr.jalaei0_o@ مراجعه کنید و یا از طریق شماره زیر در واتس آپ و یا تلگرام پیام بگذارید.تلفن تماس: 09363754686
 
 
سلام
شاید خنده دار باشه تو قم باشی و این رو بگی, 
اما دلم یه روضه ی خونگی می خواد!
یه چای روضه...
یه غذای نذری...
دلم برای خونمون و محلمون و مجلس های کوچیک خونگی اش تنگ شده! اون موقع که داشتمشون قدر نمی دونستم!
+ چند شب پیش خواهرم از مسجدشون غذا آورده بود، یه بشقاب برامون داد، اما شب بعد  که غذا آورد، من  نادون، دیدم بچه ها عدس پلو نمی خورن پسش دادم، که حروم نشه... با اینکه خودم دلم می خواست! :((((
+ یه مدت کامنت ها رو بستم، دلخور نشین لطفا! شاید خلوت حالم
قبلا" هم گفتم کسی بهمون ظلم کنه واگذارش میکنم به کسی که بهش ارادت داره! شب هفتم_ همین محرمی که گذشت توی روضه درد دلامو گفتم دلتنگی هامو گفتم و شکایت شمایی که ب ما ظلم میکنی رو بخصوص توی شب هفتم گفتم. و این واگذار کردنه همیشه جواب میده! بخصوص وقتی که دلت روحت قلبت شکسته جیگرت خون شده جیگرت سوخته از ظلم هایی که بهمون شده میای خونه با همه ی اون حجم غم و دلتنگی میخوابی و هر چی که میخای بدونی و نمیدونی رو ، میبینی.. و عزیزت زندگیت دستت رو میگیره و
سکوت بعد از روضه از چایی اش شیرین تر است. چند لحظه بین تمام شدن روضه و شروع دعای بعد از آن. زن ها هنوز زیر چادر گریه می کردند. مردها آن طرف هنوز روی پایشان می زدند و یا حسین های خفه ای می گفتند.
 
+ رست خیز (کآشوب 2) - دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده
دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌‌سوختهیأت، میان "وای مادر" داشت می‌‌سوختدیوار دم می‌‌داد؛ در بر سینه می‌‌زدمحراب می‌‌نالید؛ منبر داشت می‌‌سوختجانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بودجانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌‌سوختآتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شدباغ خدا یک بار دیگر داشت می‌‌سوختیاد حسین افتادم آن شب آب می‌‌خواستناصر که آب آورد سنگر داشت می‌‌سوختآمد صدای سوت؛ آب از دستش افتادعباس زخمی بود اصغر داشت می‌‌سوختسربند یا زهرای محسن غرق خو
 
محمد ابراهیم خان معمار باشی ملقب به وزیر نظام مردی زیرک بود و مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت. در طول مدت حکومتش شهر تهران در نهایت نظم و آرامش بود.روزی یکی به وزیر نظام شکایت کرد که چون عازم زیارت مشهد بودم، خانه ام را برای نگهداری به فلان روضه خوان دادم.اکنون که مراجعت کردم مرا به خانه راه نمیدهد و میگوید که من متصرفم و تصرف قاطع ترین دلیل مالکیت است.وزیر نظام بر صحت ادعای شاکی یقین حاصل کرد و روضه خوان غاصب را احضار نمود تا اسناد مالکیت ر
پست معمای اصغر آقا بیش از حد ساده‌لوحانه بود. همچین نوشته‌ای رو فقط از یک احمق می‌شه انتظار داشت. 
دنیای واقعی رو اگه طبق مثال قبل بخوایم پیش ببریم، اینطور می‌شه که اکثر مردم اصلاً نمی‌دونند نون تازه یعنی چه. حتی اگه اصغر آقا بهشون توضیح بده که نونِ تازه، سفت و خشکه، باور نمی‌کنند و نون‌های نرمی که از روزهای قبل مونده رو بر می‌دارند. نکته‌ی جالب اینکه حتی بعد از مصرف هم خوشحال‌ و راضی‌اند. چون درک تعیین‌شده‌ای از نون تازه دارند‌. ما «
 
بنال ای دل نوا دارد رقیه/به هر دردی دوا دارد رقیهمرض او را ز پا انداخت ،امّا/مریضان را شفا دارد رقیهالسلام علیک یا رقیه
مراسم روضه اباعبدالله
با نوای کربلاییانبهنام زارععلیرضا دهقانیهرشب از ساعت 19:30مجمع عاشقان ثامن الائمهمبلغ مجلس اهلبیت باشیم
شب قدر مداح به مردم می گفت مسجد هزینه دارد روحانی مسجد خرج دارد خادم مسجد خرج دارد آب و برق و گاز مسجد هزینه دارد خواهشمندم فطریه روزه خود رابه این مسجد کمک کنید .
دراین حال خادم مسجد که خیلی از این حرف مداح ناراحت شده بود از انتهای مجلس داد زد ؛لامصب فقط خادم وروحانی خرج دارند چرا مداح رو نمی گی یعنی خودت خرج نداری؟همه مردم خندیدند ومداح که حسابی ضایع شده بود گفت یک صلوات بفرستید وشروع کرد به خواندن روضه .مجلس حسابی گرم شده بود یک خانوم به شدت
در عکس نوشته
مخصوص شهادت حضرت علی اصغر شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید عکس
نوشته های شهادت کوچکترین شهید دشت کربلا حضرت علی اصغر را همراه با متن
های شهادت حضرت علی اصغر مشاهده کنید و …
عکس نوشته مخصوص شهادت حضرت علی اصغر
آمد حسین، «اصغرخود» را به کف گرفت تیری گلویِ پاک خدا را هدف گرفت
ابلیس را ببین که چه فرق از علی شکافت صیاد را ببین که چه دُر از صدف گرفت
از عرش،‌ جبرییل امین، هَی‌کُنان رسید
عکس نوشته آی علی اصغر دردت به جانم
عک
*سحرنوشت ۶*آسمان بوسه زد به روی دلتربنا آتنا سبوی دلتیاد تو از خیال شهر گذشتمست شد کوچه‌ها به بوی دلتاستخاره زدم به چشمانتتا شوم گرم گفتگوی دلتکنج خانه، دخیل سجاده ستعاشقت غرق جست و جوی دلتاشهد انک خدای منیاشهدُ روی من به سوی دلتتشنگی در دلم زبان واکردروضه ای خواند با گلوی دلتروضه تا سمت علقمه پیچیدمشکی افتاد روبروی دلت با خودش گفت با غم بسیار:نرود کاش آبروی دلت!بغض سنگین توست باران شدمن بمیرم، چه هاست توی دلت!به خودت میدهم قسم شایدبپذیری
وقتی که می خرد دل ما را امام عشقپاسخ دهد ز خون گلویش سلام عشقنامش تبرکی است به جان های مبتلابا خون نوشته بر سر دلها کلام عشقجان و سر و وجود عزیز و پسر دهدتا ثبت و جاودانه شود این پیام عشقاین بیرقی که بر سر عالم نهاده استاین مکتب حسین علی با قیام عشقبرخیز تا به روضه ی او گریه ها کنیمسینه زنیم در غم او با مرام عشقسرباختن به راه خدا از مرام اوستدر خون نوشته حرف ورا اختتام عشقدر روضه اش ز عالم امکان فرا رویموقتی که می خرد دل ما را امام عشق
خدا را شکر امسال قسمت شد و در پیاده‌روی اربعین شرکت کردیم.
دو زوج بودیم. من و بانو به همراه دوستش و همسرش. من با آن‌هایی که می‌گویند پیاده‌روی اربعین جای خانم‌ها نیست مخالفم. مسلما همراهی با یک خانم در طول مسیر سختی‌های خاص خودش را دارد اما نمی‌شود گفت این سختی‌ها بد است یا نباید باشد. اتفاقا خوب است. بعضی چیزها را برای انسان ملموس‌تر می‌کند. به هرحال خانم‌ها تاب و توان کم‌تری از لحاظ جسمی دارند و این طبیعی است.
وقتی کم‌کم پاها شروع کند
اینا حرفاییه که به یکی از دوستام گفتم؛
پیچک:یه چیزی بگم...
درسته که غم دارم ولی نمیدونی چه قدر دلم روشنه.
یه جور غم پویا
از جنس هوای خنکی که وقتی از روضه امام حسین علیه السلام بیرون میای وارد سینه ت میشه.
هنوز اشکت خشک نشده
جاش خنک میشه و دلت سبک
خیلی دلم سبک و روشنه
هرچند هی بغض میکنم و اشک توی چشمم میاد و میگم قتل الله قوماً قتلوک
 
 
 
هرچی دقت میکنم میبینم جنس غم حضرت آقا هم هرچند خیلی عظیم و سخته ولی از همین جنسه. چون وسعت دل ولی خدا به وسعت دل
#پویش_روضه_خانوادگی
با خانواده نوکر این خانواده ایم.
حیات قلب در گریه است.و آن « قتیل العَبرات » کشته شدتا ما بگرییم وخورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت کنیمو برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود" و تنها علاج از مسیر روضه می گذرد. این روزها در هر خانه ای مشعلی برای ارتباط با امام روشن می شود اگر تا قبلا هیئت خط مقدم برای بکا بر امام بود امروز در این شرایط حساس خانه هایمان را حسینیه می کنیم و در سر سفره روضه؛ امام را می خوانیم و می خواهیم و
 
شهادتی که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را تجسم بخشید/ جمله‌ای از امام خامنه‌ای که مرهم دل پدر شهید حدادیان شد
«فرهاد حدادیان» پدر شهید امنیت، «محمدحسین حدادیان» با بیان نحوه شهادت فرزندش توسط دراویش شورشی، گویی که روضه شهادت امام حسین (ع) را خوانده باشد، به حدیث معروف «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» عینیت بخشید.
کد خبر: ۳۷۳۳۹۳
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۴:۲۱ - 09December 2019
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، این‌روز‌ها حرف از شهیدی اس
هوالجابرسلام شهیدجابرداداشم...سلام روضه ی مجسم...چه قدردوروبرت روآدم گرفته بود...همه مشکی پوشیدنچقدرآروم خوابیده بودی...سرت رو شکستن..به پهلوت چاقوزدنتشنه کشتنت....یاصاحب الزمان...شبِ شهادتی چه دلی سوزوندی داداشاین اجرارومتوسل شده بودم به حضرت قاسم..بعید نیس چراکنارتابوتت همه روضه ایشون رو خوندن.آه فدای غیرت توقاسماذن شهادت ازمن گرفتی جان عموروموقع رفتن گرفتی،افتادی ازاسب باگونه برخاک...توروهم باصورت زدن زمین داداش جابرمچکارکردی اینطورخر
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
قسمتی از متن نوحه »
میگن روضه دلمردگیه میگن گریه افسردگیه …نمیدونن خبر ندارن حسین آغاز زندگیه  ♬♫♪اتفاقا روضه نور میده دلارو اتفاقا گریه میبره بلا رو …اتفاقا حسین زنده کرده ما رو ما پای همین پرچم  ♬♫♪دلخوش به تولاییم با گریه به ثارالله فاتح دنیاییم …
این سوز و آه و بکا لا تبرد ابدا میگن بسه غصه بسه غم  ♬♫♪میگن بازی شال و علم نمیدونن با روضه شدیم رها از زیر بار ستم …اتفاقا این غم باعث نشاطه اتفاقا این شال پرچم ح
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
قسمتی از متن نوحه »
میگن روضه دلمردگیه میگن گریه افسردگیه …نمیدونن خبر ندارن حسین آغاز زندگیه  ♬♫♪اتفاقا روضه نور میده دلارو اتفاقا گریه میبره بلا رو …اتفاقا حسین زنده کرده ما رو ما پای همین پرچم  ♬♫♪دلخوش به تولاییم با گریه به ثارالله فاتح دنیاییم …
این سوز و آه و بکا لا تبرد ابدا میگن بسه غصه بسه غم  ♬♫♪میگن بازی شال و علم نمیدونن با روضه شدیم رها از زیر بار ستم …اتفاقا این غم باعث نشاطه اتفاقا این شال پرچم ح
نمونه آموزشی زیبایی از دوخت یک گل شقایق را در زیر می بینید که توسط خانم معصومه اصغر پور از آموزشگاه شب افروز؛ دوخته شده است. این گل شقایق بسیار زیبا بر پارچه ای سپید از جنس کتان و با نخ دمسه سوزن دوزی شده و برای سوزندوزی آن، از تکنیک های دوخت کوتاه و بلند و سایه روشن دوزی برگ و گل؛ استفاده شده است.
زیباست . اینطور نیست؟!!!!!!

ادامه مطلب
چراغها را که خاموش می‌کنند، زنها راحت‌ترند. می‌توانند چادر توی صورتشان بکشند و از گره‌های کور زندگی بلند بلند گریه کنند. می‌توانند غم‌هایشان را یکی یکی بهانه اشک کنند. می‌توانند بی مراعات بغل دستی زار بزنند و غصه‌های ریز و درشتشان را بچینند روبرویشان. این مال اول ماجراست. هر چه می‌گذرد صدای زنها بلندتر می‌شود و گریه‌هایشان جانسوزتر. لابلای صدای هق هق‌، «حسین جان» می‌گویند و پرشورترها «بمیرم برات». مداح که برای  اموات صاحب ا
گل های بنفشه همیشه زیبا هستند و سوزندوزی این گل ها هم، همیشه و در میان هر حلقه ای که قرار بگیرد می تواند دلنشین و پر از راز و رمز باشد. نمونه ای از دوخت بنفشه ها را در زیر می بینید که توسط خانم معصومه اصغر پور، از آموزشگاه شب افروز ؛ دوخته شده است. بنفشه هایی شاد و سرشار از حس خوب زندگی.
بسیار زیباست. اینطور نیست؟!!!!

ادامه مطلب
عجیبه. می‌گن محبت از شناخت میاد، ولی می‌تونم قسم بخورم این محبت، این اشکی که سه روزه تموم نمی‌شه، این غمی که هر لحظه تازه‌تر می‌شه، این که امروز صبح فهمیدم نمی‌شه، باید پاشم برم تهران تو اون اقیانوس آدما یا غرق شم یا حداقل بتونم به جای گریه‌های بی‌صدای توی اتاق، با صدای بلند زار بزنم، اینا فقط از شناخت نمیاد. مگه من کلا چقدر از تو می‌دونستم یا همین الان می‌دونم سردار؟ اشکم بند نمیاد ولی... غصه‌م تموم نمی‌شه انگار...همهٔ روضه‌ها انگار ا
می‌خواستم لباس بپوشم که برویم فیضیه، مجلس حاج‌آقا میرباقری. فاطمه را زودتر آماده کرده بودم. دیشب تصمیم گرفتم امروز صبح جلسه‌ی خانگی‌اش را بروم اما خواب ماندم. به خودم دلداری دادم که شب هم در حرم منبر دارد و هم در فیضیه. جدای از سخنرانی، روضه خواندنش را دوست دارم. حاشیه نمی‌رود. ساده می‌خواند. روضه را کش نمی‌دهد. برای این‌که از ما اشک بگیرد اهل بیت را نیم ساعت به خاک و خون نمی‌کشد. خواستم قبل از پوشیدن مانتو وضو بگیرم که امدم توی هال و دیدم
روضه واشک و توسل میرساند تاخدا/گریه ام البنین دارد پیام از کربلا/شدمدینه شاهدی بر اشکهای فاطمه/در دفاع از ولایت آمده آن باصفا/گریه کرده بر ولایت برحسین سرجدا/باپیام فاطمیه روضه ام البنین/دین ماجانی گرفته باولایش بارها/دربقیع یادحسین وزینب وعباس بود/روزعاشورای دیگر در مدینه شد بپا/تسلیت گویم به مهدی هم به عباس علی/مادران برشهیدان رادهد صبروعطا/
شب های احیا در فراق تو گذر شد
عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
از اول ماه خدا یاد تو هستم
اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
آقا اجازه شب شب قدر است و روضه
از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
اما امان از روضه ای که خون تو گریی
آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد
بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن
مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد
طشت طل
بخشش ماه مبارک هرشبی را آرزوست/بنده مومن سحرها معرفت راجستجوست/در تکاپوی عبادت روضه رضوان طلب/وقت اخلاص وپرستش لحظه ای درکوی دوست/عشق پاک آل احمد دروصال ایزدی/رحمتی داردفراوان تامقیم کوی اوست/زمزم اشک بصیرت فتح راهی تابهشت/قلب انسان باولایت دائما درشستشوست/انس باقرآن نماید پاکی اعمال را/شیعه با آیات ایزدلحظه هادر گفتگوست/اوج این ماه مبارک همدم مهدی شدن/دل سپردن برولایت بهرشیعه آبروست/
بسم الله الرحمن الرحیم
 
جلسه دفاع از پایان نامه ام برگزار شد.دفاع بود یا روضه نمیدونم.شاید هم دفاع از روضه بود!
نیت روضه کرده بودم. سخنرانش که خودم بودم و مقاله ام رو ارائه دادم. مداحش هم خودم بودم. پاکت هم نگرفتم :)
اولِ جلسه رو با بسم الله و سلام به امام حسین شروع کردیم. پذیرایی هایی رو هم که خریده بودم به نیت روضه ی امام حسین گرفتم و یه نذری مختصر و مفید هم دادیم.
بابا که با ماشین پیچیدن توی بیمارستان و سوار شدم تا بریم سمت ساختمان محل برگزاری
بسم الله الرحمن رحیم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
اطلاعیه لایه باز روضه شهادت حضرت زینب(س)
هرگونه استفاده تجاری و فروش طرح مورد رضایت ما نیست.
جهت دانلود رو لینک زیر بزنید
دانلود اطلاعیه _ حاج عمار
رمز فایل:hajammar135
التماس دعا
من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
پرده‌ای بر سر صد
‍ ‍
شرح احوالات؛ڪرامات؛ مڪاشفات اولیاءاللہ
 
✨احترام به روضه حضرت سید الشهدا علیه السلام...
 
 آقای حاج آقا محیی الدین انواری از آقایی نقل می کرد که می گفت: 
منزل آقای میلانی شخصی منبر می رفت که من به منبرش خیلی علاقه داشتم... 
- بر من غسل واجب شد و دیدم که اگر بخواهم غسل کنم و بعد به جلسه بروم، آن منبر از دستم می رود!
غسل نکرده با همان حالت جنابت به منزل آقای میلانی رفتم.
آقای میلانی کنار در می ایستاد و به واردین خوش آمد و "مرحمت عالی زیاد" می گفت
با تشکر از استاد بزرگ جناب دکتر علی اصغر جهانگیری کارآفرین برجسته ایران . 
سایت اصلی ایشان: 
 
http://bonyadjahangiri.com/
 
من به افتخار ایشان این وب را طراحی کردم و تمام منابع این سایت از کتب و سایت دکتر جهانگیری است.
با احترام سید رامتین غفاری راد
 
از پله های آجری پایین می رویم. نگاهی به قاب آجری روی دیوار خانه می اندازم. دلم نمی خواهد داخلش بنشینم. دلم نمی خواهد دیگر به این روضه ی بابا بیایم. شاید دیگر دلم نمی خواهد دنبالش روضه بروم. با خودم می گویم خدا کند عمو رضا از فردا بیاید و بابا را ببرد روضه. از پله ها که پایین می آییم بابا می فهمد شُل شُل راه می روم. نمی دانم چطوری به او بگویم اما بالاخره حرفم را می زنم. «دیگه این جا نیا روضه.»
مکث می کند. ابروهاش را درهم می کشد و پلک هاش می افتند روی د
روضه خوان قدیمی هیئت
واژه ها را چه خوب می داند
فاطمیه
برای هر روضه
با کنایه
همیشه می خواند
وسط روضه یک نفر آورد
سینی چای قند پهلو
را
دم گرفت و به سینه
اش می زد
توی دستش گرفت بازو
را
روی شمعی که پای منبر
بود
اندکی خیره چشم خود را دوخت
چند گلبرگ یاس
رویش ریخت
چقدر یاس زود می سوخت
توی مجلس
برای خانم ها
روضه را مادرانه
تر می خواند
و گریزی به کوچه
ها می زد
از گل سینه بیشتر می خواند
او همیشه به واژه ایمان
داشت
روضه را تا کنار در
می برد
آتشی توی دل به
سلام
عرض تسلیتِ شهادت امام صادق علیه السلام که شیعه ی اثنی عشری مدیون زحماتِ بسیااااار ایشونه.
دوسال پیش همین موقع ها بود که با محدثه خانم صحبت می کردم. گفتم فاصله ی روضه ی فاطمیه تا محرم سال بعد خیلی طولانیه! دوست داشتم یه روضه دیگه تو این مدت داشتیم....
گفت: خوب نزدیک ایام شهادت امام صادق علیه السلامه... برای ایشون روضه بگیرین. اما اون سال فرصت برنامه ریزی نداشتیم و توفیق نشد.
الحمدلله پارسال حواسم بود و از ماه مبارک با خانم جلسه ای قرار گذاشت
نمایندگان شامی........مردمی جالبی داریم، یک ماه کامل برای کسی که مردم او را به صد هزار دینار فروختند زجه می زنند و گریه می کنند که لعنت بر آن مردمی که شرفشان را فروختند، ای وای بر یزید که چنان با حسین کرد ، ای وای بر آن مردم بی وفای مزدور.ولی غافل از این که مردم زمانه حسین خود را به صد هزار دینار فروختند و این صد هزار دینار ، صد ها برابر شرف دارد بر آن فردی که آینده کشورش را ، آینده فرزندانش را و در آخر سر آینده نخبگان وطنش را به یک شب شام می فروشد و ا
باید توبه کرد، توبه به معنای واقعی‌اش که همان بازگشت است. یعنی مسیر غلط‌آمده را به عقب برگشتن و راه درست را طی‌کردن.
عمری است جلسه‌ی روضه‌ای می‌روم، پای روضه‌ی مداحی می‌نشینم، وعظ واعظ و عالمی را می‌شنوم و استادی را استاد و استادم می‌دانم که امام حسینی که من دوست دارم را برایم به تصویر می‌کشد، امام حسینی که بر عقاید من منطبق است؛ در حالی که باید امام حسین را آن چنان که هست می‌شناختم، آن چنان که هست نه آنچنان که من می‌پسندم.
حسین جان! ه
باید توبه کرد، توبه به معنای واقعی‌اش که همان بازگشت است. یعنی مسیر غلط‌آمده را به عقب برگشتن و راه درست را طی‌کردن.
عمری است جلسه‌ی روضه‌ای می‌روم، پای روضه‌ی مداحی می‌نشینم، وعظ واعظ و عالمی را می‌شنوم و استادی را استاد و استادم می‌دانم که امام حسینی که من دوست دارم را برایم به تصویر می‌کشد، امام حسینی که بر عقاید من منطبق است؛ در حالی که باید امام حسین را آن چنان که هست می‌شناختم، آن چنان که هست نه آنچنان که من می‌پسندم.
حسین جان! ه
آیین شیرخوارگان حسینی با حضور پرشور مادران و شیرخوارگان عاشورایی در روز ششم محرم در سراسر کشور برگزار شد.
این مراسم در بیش از ۵ هزار نقطه از ۳۲ استان کشور برگزار شد، به جز ایران اسلامی همایش شیرخوارگان حسینی در بیش از ۴۰ کشور جهان هم برگزار می‌شود.
این مراسم در نخستین جمعه در دهه اول محرم هر سال برگزار می‌شود و به منظور گرامیداشت مقام طفل شیرخواره امام حسین(ع) و شهادت مظلومانه‌اش، باحضور کودکان شیرخوار و مادرانشان برگزار و عاشقان اباعبدا
نمی دونم چه حکمتی هست ولی این حجم از نافرمانی خدا اونم تو این مملکتی که افتخار نوکری حضرت ولیعصر رو داره ظلم بزرگی هست به هر دری که وارد بشم هزاران سال حرف داره 
از خلاصه این حرفای علی اصغر درونم به این میرسم که حد اقل تو خونه قاضی باید گردو ها حساب و کتاب داشته باشه آخه حکم خدا که وابسته به حرف چهار تا حروم خور اهل گناه اونور آبی نیست 
با خودم میگم نکنه به خاطر دست کم گرفتن حکم خدا علما مون چوب بخورن؟
ما که مثل همیشه علی اصغر رو با یه جوک سرگرمش
نقد فیلم خانه‌ ای در خیابان چهل و یکم؛ 
کارگردان‌های بزرگ زیادی در سینمای ایران وجود دارند که کارشان را از دستیاری دیگر کارگردان‌ها آغاز کرده و پس از سال‌ها تلاش در پشت دوربین به عنوان دستیار یا سایر پست‌های اجرایی که کمتر دیده می‌شوند، با نخستین فیلمشان رسماً اعلام استقلال وجودی نموده‌اند.
حمیدرضا قربانی هم یکی از همین دستیاران سابق و کارگردان‌های امروز است که نقطه پررنگ و درخشان کارنامه او، تا پیش از ساخت نخستین فیلمش یعنی «خانه‌
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینمپای بساط اهل بیت از راغبینمبر پنجم شعبان گره خورده است دینممدیون خیر و لطف زین العابدینماز برکتش شد خانه ی مولایمان شادآمد علیِ دوم ارباب، سجادآمد به ما آموخت طرز بندگی راپای مناجات و دعا، پایندگی راآورد با خود راه و رسم زندگی راآموخت با رفتار خود بخشندگی راایثار و بخشش در وجودش منجلی بودکیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بودگَرد فراموشی ازین آیین زدودهدین را دوباره با دعا احیا نمودهابواب رحمت را سوی مردم گشودهدر هر
روزهای اول محرم روضه اش جگر سوز تر هست. 
همه هستند.عمو..علی اکبر..رقیه..دل سکینه گرم بودن عمو و مشک های پر از آب هست.ارباب توی خیمه هنوز یک طفل دارد.
نگاه همه به عمه سادات هست تا نکند کسی،جسارتی،نگاه بدی،دل همه قرص بودن حسین بن علی هست. حرف های توی
خیمه به وقت نامردی کوفیان هست.روضه خوان از قصه یتیمی فرزندان مسلم می خواند. بچه ها دورشان مینشینند و با زبانه
کودکانه میگویند: تنها نیستید..عمو هست..بابا هست
هوالجمیل
الهه آبها
دل عالم برای او کباب است
ز داغش هسته هستی مُذاب است
به اذن حق تعالی ، تا قیامت
رباب از داغ اصغر ربِّ آب است
کلید
خدا را آیت عظماست اصغر
ولا را عروۀ الوثقاست اصغر
اگرچه کوچک است اما ز رفعت
کلید کل مشکلهاست اصغر
والسلام
محمد حسین صادقی (غلام) - زرقان فارس - 19/8/1398
۶۹-ازکران تا به کران روضه خلدبرین خلوت درویشان است     مایه محتشمی خدمت درویشان است گنج عزلت که طلسمات عجایب دارد   فتح آن درنظر رحمت درویشان است قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت   منظری از چمن نزهت درویشان است آنچه زر م یشوداز پرو آن قلب سیاه     کیمیاییست که … ازکران تا به کران – روضه خلد برین خلوت درویشان است – غزل ۴۹
منبع : فالگیر
 
 
ساعت هشت،آلبوم ، یک عکس دیدم از روزگاری نه چندان دوردور تا دور خانه با لبخند عطر نان می رسد ز پای تنورمادرم ظهر اربعین ها راروضه ای خانگی به پا می کردآش نذریِ روضه اش هرسالهمه ی کوچه را صدا می کردروضه خوان اهل دل، ولی خستهشعر دعبل برایمان می خواندتوی این مجلس بدون ریا همه ی خاطرات من جا ماندمادرم توی چای روضه ی خودخاک تربت همیشه دم می کرد چایی اش بوی کربلا می دادچایی اش کار محتشم می کردپای آن دیگی نذری اش با اشکهمه حاجات خود رقم می زدمثل هر
امسال از بیچارگی من بود که نتونستم برم هیئت درست حسابی...امشب، شب تاسوعا، شب سوممه...رفتیم هیئت نزدیک خونهو من دارم دیوانه میشم از فضاشدوست دارم پاشم برم بیرون...روضه خون روضه ی سنگیییینی می خونه که بنظرم انقدر باز درست نیست.بار محتوایی هم نداره کلا. یعنی انگار ما یه عده داغدار بیچاره ایم که بهترین هامون رو به بدترین وضع کشتن، همین. نه هدفی داشتیم، نه پایان خوبی داشته، نه ...یعنی به سطحی ترین وضع میخواد اشک مردم رو دربیاره!بعد آدم هایی که دورم ن
مراسم روضه خوانی      حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام
به یاد شهید حاج سید محمدعلی علوی
و به یاد پدر و مادرش حاج سید ابراهیم علوی و حاجیه زهرا فیاضی
همزمان با فرا رسیدن ایام فاطمیه
زمان: سه شنبه۱۳۹۸/۱۰/۱۷ به مدت سه شب بعد از نماز مغرب و عشاء
مکان: مسجد جامع شهیدیه
 
حالم بدون تو تماشایی ندارد-روضه                حجم: 12.8 مگابایتاومدم راهی افلاکم کنی- پیش زمینه             حجم: 3.19 مگابایتکجایی دوای دردای رقیه- زمینه                      حجم: 4.7 مگابایتمن فقط تو روضه ها حالم خوبه -شور             حجم: 2.26 مگابایتهزار سال گذشت از حکایت لیلی-روضه پایانی  حجم: 3.12 مگابایت 
 
مراسم روضه خوانی      حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
به یاد سردار رشید اسلام                     شهید حاج قاسم سلیمانی 
و به یاد شهید والامقام مهدی سیفی
زمان: جمعه ۱۳۹۸/۱۰/۲۰ بعد از نماز مغرب و عشاء
مکان: مسجد جامع شهیدیه
 
 گردان کمیل خط شکن محور جنوبی و پاسگاه بود، یکی از فرماندهان لشکر آمد و برای بچه های گردان شروع به صحبت کرد.... صحبت هایش که تمام شد. بلافاصله ابراهیم شروع به مداحی کرد، اما نه مثل همیشه! خیلی غریبانه روضه می خواند و خودش اشک می ریخت. روضه حضرت زینب علیها السلام را شروع کرد.  
 
بعد هم شروع به سینه زنی کرد... در پایان هم گفت: بچه ها امشب یا به دیدار یار می رسید یا باید مانند عمه سادات، اسارت را تحمل کنید و قهرمانانه مقاومت کنید.
عجیب بود که تقریبا
بسم رب الحسین علیه السلام
روز تاسوعا بعد از پذیرایی مجلس عمویتان و جابه جایی آن سینی های بزرگ به خانه که رسیدم...
گلویم سخت درد گرفت حالم ازین رو به آن رو شد تب و لرز سردرد ...
اما خودم را به مراسم شب عاشورای پدرتان رساندم ...میدانید آقا از اول محرم با خودم گفتم اشک هایی که در مجلس ابی عبدالله بریزد فقط و فقط باید برای حسین و فرزندان و اهل و عیالش باشد و بس...
نباید ذره ای بخاطر غم های خودم اشک بریزم
و همین هم شد الحمدلله در مراسم فقط حسین بود که جلو چ
ضمن گرامی داشت ایام فاطمیه 
و به مناسبت چهارمین سالگرد در گذشت مادری مهربان و دل سوز مرحومه ی مغفوره شادروان
مرضیه اسعدی شورکی ( فرزند مرحوم احمد قاسم علی )
مراسم روضه خوانی اباعبدالله الحسین برگزار می گردد:
زمان: شنبه 98/11/5 به مدت سه شب بعد از نماز مغرب و عشاء
مکان: مسجد جامع شهیدیه
روضه خوانی      حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
 به یاد‌‌ شهید بزرگوار غلامرضا کارگر
و یاد بود  شهید حاج قاسم سلیمانی
 و یاد بود پدر بزرگوارش مرحوم علی‌ کارگر و مادر مرحومه اش
زمان : دوشنبه ۱۳۹۸/۱۱/۱۴ به مدت چهار شببعد از نماز مغرب و عشا
مکان : مسجد جامع شهیدیه
مراسم روضه خوانی      حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
 به مناسبت سالگرد عروج ملکوتی شهید قنبر کارگر و همچنین یاد و خاطره والدین گرامیش را به برپایی مجلس عزای اباعبدالله الحسین (ع) گرامی می داریم:
زمان : از جمعه مورخ 98/11/18 به مدت سه شب ( بعد از نماز مغرب و عشاء)
مکان : مسجد جامع شهیدیه
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
با نور عشق، دل غمِ ظلمت نمی کشدبا اهل بیت، خواری و خفت نمی کشدآزادگی است سیره ی مردان روزگارعبدِ نگارِ فاطمه، ذلت نمی کشددر فتنه ها، مریدِ حقیقیِ فاطمهدست از حمایتش ز ولایت نمی کشدهر کس که بار عشقِ امام زمان کشیدصحرای حشر، بار ندامت نمی کشدبا یک سلام، روزیِ ما می رسد رفیقکارِ زبان، به گفتنِ حاجت نمی کشدبی منت است لطفِ امام کریم مااین جا گدا ز شاه خجالت نمی کشدعبدی گناهکار که محتاج بخشش استصورت به جز
امشب دلم گرفته بود و بدجور برای حرم حضرت معصومه (س) تنگ شده بود. من از وقتی که خودم را شناختم در قم بودم و نمکگیر سفره خانم حضرت معصومه (س). اما الآن یک ماه است که به سوریه آمده ام و همسایه حضرت زینب (س). خدا را صد هزار مرتبه شکر. زیارت حضرت زینب(س) آن هم بعد از این سالهای غربت که حرامزاده های داعشی به صد متری حرم رسیده بودند و مناره های حرم را نشانه گرفته بودند، آرزوی خیلی هاست. چی از این بهتر که حضرت زینب (س) دعوتت کرده باشد و یکی دو ماه همسایه و زائر
زن عمو امروز روضه داشت این بعد از ظهری ...
منم در کسوت ظرف شوری برای روضه امام حسن ع داشتم یه کارایی میکردم...
خلاصه آخرین ظرفا رو داشتم میچیدم رو صافی ک ظرف از زیر صافی بالای ظرف شویی در رفت و ششششرررررررررققققققق ...شد انچه نمیباید ...
حال اینکه سکته کردم و خودمم تو حال و هوای روحانی یه جیغ خفیف کشیدم بماااند ...
گروه ضربت که تو روضه نشسته بودن بماااااند...
از همه بد تر مامان بود ک گفت ...چیکار میکنین...پس چرا ظرفای جاریمو میشکنین؟و همه با انگشت دختر
 
 
کاش ساحره ای می آمد  و زمانه و وجودم را جادو می کرد.
ومرا ازاین کابوس وحشتناک و ازاین کویر دهشتناک می ربود.
 درکالبدم می دمید وپرنده ام می کرد ویااز اسارت  زندان عسرت شکم  ماهی فرد خارجم می کرد .
ویااز توفان سهمناک واژه های غریبی ونا آرامی  دریای هجوم  نجاتم می داد
واگر به کرامت انسانی ام چشم می داشت مرا ازصعوبات درد وترس رهایم می کرد
که حضرت دوست  فرمود  الاان اولیا الله لا خوف علیهم ولا هم یحزنون.
نمی دانم که مرا دوست خود می پندارد یا نه؟

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها